گفتمان توسعه محور و تحول خواه: نياز آموزش و پرورش ايران در افق 1400

ساخت وبلاگ

آموزش و پرورش رسمي ايران در فرآيند تبديل شدن به نقش محوري خود در فرآيند توسعه جامعه، فاقد يك گفتمان بنيادي مشخص مي باشد/ آيا دورنماي اميد بخش و قابل قبولي را مي توان براي آموزش و پرورش ايران به تصوير كشيد/ آيا مسئولان و تصميم گيران كشور به وظايف اصلي خود در ارتباط با آموزش و پرورش ايران عمل خواهند كرد/ يكي از عوامل مهم توسعه نيافتگي آموزش و پرورش ايران، فقدان فلسفه آموزشي و پرورشي مشخص و نيز ضعف در نگاه معرفت شناسي خاص نسبت به گزاره هاي تعليم و تربيت است/ لازم است در دولت آينده، مقوله اقتصاد آموزش و پرورش به عنوان يك رويكرد غالب و نافذ مورد توجه مسئولان اين وزارتخانه قرار گيرد و حتي مساله ايجاد معاونت اقتصادي در اين وزارتخانه مورد تامل جدي قرار گيرد/ قوه مقننه تاكنون در ارتباط با نقش قانونگذاري و نظارت بر اجراي صحيح قوانين مرتبط با آموزش و پرورش به شكل مطلوب عمل نكرده است/ سيستم جامع احراز مديريتي در آموزش و پرورش وجود نداشته و آموزش و پرورش به صورت گسترده توسط نهادها و قدرت هاي خارج از آن مديريت مي شود/ رجوع به وضعيت حاكم بر نظام برنامه ريزي درسي دلالت بر غالب بودن شيوه تاليف كتب درسي مي باشد كه اين شيوه در راستاي گفتمان سازي بنيادي كارا و مناسب نمي باشد/ پرورش مهارت هاي تفكر از غايت هاي اصلي تعليم و تربيت و نيز مهم و موثر در ارتباط با برنامه هاي مردم سالاري و رفتار شهروندي مي باشد و در سايه چنين مهارت هايي مي توان نسبت به پرورش تفكر علمي در فراگيران اميدوار شد/ جذب دانش آموزان نخبه و علاقه مند، مديريت مستمر انگيزش شغلي دانشجو معلمان،‌ پويا نمودن برنامه هاي آموزشي و پرورشي دانشگاه فرهنگيان، شاداب نمودن فضاي زيستي دانشگاه فرهنگيان، مطلوب نمودن فرايند آمادگي حرفه اي دانشجو معلمان نيز مي تواند در تقويت گفتمان فوق موثر باشد

نياز آموزش و پرورش ايران در افق 1400 و گفتمان مورد نیاز

آموزش و پرورش رسمي ايران در فرآيند تبديل شدن به نقش محوري خود در فرآيند توسعه جامعه، فاقد يك گفتمان بنيادي مشخص مي باشد؛ چرا كه متفاوت بودن جايگاه آموزش و پرورش در ذهن مسئولان حوزه هاي مختلف جامعه؛ سياست زدگي بدنه آموزش و پرورش؛ فقدان يك فلسفه آموزش و پرورش مشخص و مدون؛ كم رنگ بودن جايگاه معلمي در جامعه؛ وجود مشكلات متعدد و متنوع اقتصادي، معيشتي و برنامه ريزي و نيز معرفت شناختي در دستگاه تعليم و تربيت؛ دخالت هاي گسترده افراد و نهادهاي قدرتمند خارج آموزش و پرورش در تصميم گيري هاي آن؛ در حاشيه قرار گرفتن معلمان در تصميم گيري ها و معادلات آموزش و پرورش؛ زوال مستمر انگيزش شغلي در معلمان و انگيزش تحصيلي در دانش آموزان و ... نشان از نياز به ايجاد و نهادينه شدن چنينن گفتماني غالب و عميق نسبت به آموزش و پرورش در جامعه مي باشد.

سوال اصلي اين است كه اين ضعف گفتماني همراه با مشكلات و معضلات گسترده در آموزش و پرورش تا كي ادامه خواهد داشت؟ آيا دورنماي اميد بخش و قابل قبولي را مي توان براي آموزش و پرورش ايران به تصوير كشيد؟ آيا مسئولان و تصميم گيران كشور به وظايف اصلي خود در ارتباط با آموزش و پرورش ايران عمل خواهند كرد؟

فرآيند و نتايج انتخابات اخير رياست جمهوري اسلامي ايران مشخص ساخت كه در مقام نقش مرجع و محور بودن، هيچ قشري به اندازه معلمان با توجه به ماهيت و محتواي نقش آموزشي و تربيتي حرفه معلمي بر قشرهاي مختلف جامعه موثر نيست و نيز نخواهد بود و طرح عميق و موثر هر گفتماني در جامعه توسط سياست مداران، نخبگان و كنشگران جامعه بدون همراهي معلمان ممكن نمي باشد. اما در اين ميان نبايد فراموش كرد كه كنش هاي اجتماعي و سياسي معلمان بدون انتظارات و توقعات حرفه اي آن ها قابل طرح نمي باشد و اين قشر فرهيخته به صورت جدي چشم بر عملي ساختن اقدامات موثر در تحقق چنين انتظاراتي مي باشند؛ چرا كه چنين انتظاراتي در راستاي ارتقاي جايگاه آموزش و پرورش در جامعه مي باشد.  

امروزه بيش از هر مقام اجرايي، آقاي دكتر روحاني هم بر نقش بي بديل فرهنگيان در پيروزي قاطع ايشان واقف بوده و هم بيش از هركس ديگري ايشان مي تواند در ارتقاء و تقويت منزلت دستگاه تعليم و تربيت جامعه موثر باشد و همچنين در طرح و تقويت گفتمان توسعه محور و تحول خواه مورد نياز آموزش و پرورش ايران در افق 1400 بر اساس مولفه هاي زير اثرگذار گردد.

در تبيين و طرح گفتمان توسعه محور و تحول خواه مورد نياز آموزش و پرورش ايران در افق 1400، توجه به چند سازه و رويكرد بسيار مهم مي باشد كه در ذيل به طرح آن ها اقدام مي گردد:

 نياز آموزش و پرورش ايران در افق 1400 و گفتمان مورد نیاز 1. رويكرد فلسفي و معرفت شناختي نسبت به آموزش و پرورش

بدون شك يكي از عوامل مهم توسعه نيافتگي آموزش و پرورش ايران، فقدان فلسفه آموزشي و پرورشي مشخص و نيز ضعف در نگاه معرفت شناسي خاص نسبت به گزاره هاي تعليم و تربيت است؛ چرا كه فلسفه آموزش و پرورش تصريح كننده هدف هاي آموزش و پرورش، تعيين كننده نظريه هاي ياددهي – يادگيري، هدايت گر اصلي فرآيندهاي تعليم و تربيت و نيز تنظيم كننده رفتار كنشگران اين عرصه مي باشد.

نگاهي كوتاه بر فرآيندهاي حاكم بر دستگاه تعليم و تربيت كشور نشان از تناقض در رفتار بازيگران نهاد رسمي تعليم و تربيت و روزمرگي برنامه هاي آموزشي و پرورشي و همچنين حاكم شدن سليقه هاي عملكردي مي باشد كه ادامه چنين روندي آثار زيان باري را براي جامعه به ارمغان آورده و خواهد آورد. پس لازم است تدوين صريح و كاربردي فلسفه آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران در دولت دوازدهم مورد اهتمام جدي قرارگيرد.

 

2. رويكرد اقتصادي با توجه به مهم و محور بودن اقتصاد آموزش و پرورش

آموزش و پرورش ايران با توجه به سنت ساليان دور، غرق در مشكلات اقتصادي و تامين بودجه لازم مي باشد كه ادامه چنين روندي سبب انحراف تمركز مسئولان و برنامه ريزان از اهداف اصلي آن شده است. بحث هاي مرتبط با مسايل معيشتي معلمان، انباشت مطالبات فرهنگيان، پائين بودن سطح درآمد دريافتي معلمان در  مقايسه با بسياري از كارمندان، افول منزلت و جايگاه شغل معلمي در جامعه، حاكم شدن رويكرد و نگاه مصرفي به آموزش و پرورش در بين بسياري از مسئولان در برگيرنده وجود مشكلات اقتصادي گسترده در اين وزارتخانه بزرگ مي باشد كه لازم است در دولت آينده، مقوله اقتصاد آموزش و پرورش به عنوان يك رويكرد غالب و نافذ مورد توجه مسئولان اين وزارتخانه قرار گيرد و حتي مساله ايجاد معاونت اقتصادي در اين وزارتخانه مورد تامل جدي قرار گيرد.

 

3. رويكرد تقنيني يا قانون گذاري نسبت به مولفه هاي آموزش و پرورش

يكي از عوامل موثر در كارآمدي هر سيستم، وجود قوانين مناسب و كارا در ارتباط با خرده سيستم ها و تعامل بين اجزاي درون سيستم و ارتباط آن با سيستم هاي بيروني مي باشد. رجوع به عملكرد نهاد قانونگذاري كشور يعني مجلس شوراي اسلامي گوياي اين واقعيت است كه اين قوه مهم كشور تاكنون در ارتباط با نقش قانونگذاري و نظارت بر اجراي صحيح قوانين مرتبط با آموزش و پرورش به شكل مطلوب عمل نكرده است؛ مثلا تدوين قوانين مربوط به تخصيص سهم آموزش و پرورش كشور از توليد ناخالص ملي و يا ميزان سهيم شدن آموزش و پرورش از ماليات هاي مستقيم و غير مستقيم بر عهده مجلس شوراي اسلامي مي باشد كه چنين سهم هايي(مثلا سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص ملي در حدود 3 درصد) از سطح ميانگين جهاني پايين مي باشد و يا نظارت بر پرداخت سهم آموزش و پرورش از درآمد شهرداري ها، كارخانه ها، عوارض نهادهاي مختلف و ... در مسير صحيحي قرار ندارد.

نياز آموزش و پرورش ايران در افق 1400 و گفتمان مورد نیاز

4. رويكرد مديريتي نسبت به مديريت منابع انساني، كالبدي و مالي آموزش و پرورش

بايد قبول كرد كه سيستم جامع احراز مديريتي در آموزش و پرورش وجود نداشته و آموزش و پرورش به صورت گسترده توسط نهادها و قدرت هاي خارج از آن مديريت مي شود كه اين امر سبب دورشدن اين نهاد خطير از مدار علمي و كمرنگ شدن خصيصه مسئوليت پذيري و پاسخ گويي در گردانندگان آن گرديده كه ضرورت دارد در دولت دوازدهم تاكيد بر تدوين نظام جامع مديريتي در اين وزراتخانه شده و شرايط دخالت قدرت ها و نهادهاي خارج از آن به حداقل برسد تا مديران آن بتوانند با آرامش خاطر بيشتري وارد فرايند مديريتي شوند.

 

5. رويكرد برنامه ريزي درسي در ارتباط با برنامه هاي آموزشي و پرورشي

از ادبيات علم برنامه ريزي درسي چنين برمي آ‌يد كه  كه برنامه ريزي درسي متفاوت از تاليف كتب درسي مي باشد؛‌ چرا كه محتواي برنامه هاي آموزش و پرورشي بايد با در نظر گرفتن ويژگي هاي مختلف علمي، فلسفي، روان شناختي، جامعه شناختي و با مشاركت عوامل درگير در آن برنامه ها طراحي گردد. رجوع به وضعيت حاكم بر نظام برنامه ريزي درسي دلالت بر غالب بودن شيوه تاليف كتب درسي مي باشد كه اين شيوه در راستاي گفتمان سازي بنيادي كارا و مناسب نمي باشد.

 

6. رويكرد روش شناسي نسبت به فرآيندهاي ياددهي – يادگيري

پرورش مهارت هاي تفكر از غايت هاي اصلي تعليم و تربيت و نيز مهم و موثر در ارتباط با برنامه هاي مردم سالاري و رفتار شهروندي مي باشد و در سايه چنين مهارت هايي مي توان نسبت به پرورش تفكر علمي در فراگيران اميدوار شد.  نكته مهم در اين ارتباط، دقت بر اين مساله است كه پرورش مهارت هاي تفكر و نيز تربيت رفتارهاي شهروندي در سايه به كارگيري صحيح روش هاي فعال ياددهي – يادگيري مي باشد كه لازم است رويكردهاي فعال به عنوان راهبرد اصلي نظام ياددهي – يادگيري چنين گفتماني تلقي شوند.

 

7. رويكرد پذيرش و آموزش معلمان

عنصر محوري هر نظام تعليم و تربيت، معلمان مي باشند؛ بنابراين سيستم پذيرش و آموزش و پرورش معلمان بايد در اولويت اصلي هر نظام آموزشي و پرورشي قرار گيرد. جذب دانش آموزان نخبه و علاقه مند، مديريت مستمر انگيزش شغلي دانشجو معلمان،‌ پويا نمودن برنامه هاي آموزشي و پرورشي دانشگاه فرهنگيان، شاداب نمودن فضاي زيستي دانشگاه فرهنگيان، مطلوب نمودن فرايند آمادگي حرفه اي دانشجو معلمان نيز مي تواند در تقويت گفتمان فوق موثر باشد؛ هر چند كه ايجاد دانشگاه فرهنگيان به عنوان گام اول در تقويت چنين گفتماني موثر بوده  و نياز به تقويت مي باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صدای معلم | کل مطالب...
ما را در سایت صدای معلم | کل مطالب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayemoallem بازدید : 159 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 4:44