مدیران در آموزش و پرورش چگونه معلمی را دوست دارند ؟!

ساخت وبلاگ

مواظب باشیم مدیران ستادی گروه های تلگرامی را تبدیل به روابط عمومی خود و شعبه ای از ستاد نکنند/ مدیران عادت کرده اند که از بالا معلمان را ببینند/ تصورشان این است که با چهار تا تعریف سر معلمان را شیره می مالند، اما پشت سر در باره معلمان جوک می گویند/ مدیران عادت به دیالوگ ندارند/ اغلب فضای مجازی را هم تریبونی یک طرفه مثل سالن های سخنرانی فرض کرده و علاقه مندند که به عنوان متکلم وحده برای معلمان روضه بخوانند/ با شرکت در گفت و گوی اختصاصی و غیر چالشی در فضای کنترل شده یکه تازی می کنند و  مثل سخنرانی های کلیشه ای و رسمی ، هندوانه زیربغل معلمان می گذارند/ بدتر از همه اینکه برخی مدیران از این فضا برای شناسایی و تهدید معلمان منتقد استفاده می کنند و نقش مکمل پلیس فتا را بازی می کنند/ معلمی را دوست دارند که اگر سوال می کند سوال سخت نپرسد و مثلا نپرسد اگر تو ضد ایدئولوزی و طرفدار آموزش و پرورش عرفی (سکولار )  هستی در شورای معاونین وزارتخانه چه می کنی و با چه ترفندی به اینجا رسیده ای/ معلمی را دوست دارند  که از گندکاری های حوزه مدیریتی  آنها نپرسد و اجازه بدهد که کلی گویی کند/ مدیران ستادی می خواهند جامعه مدنی را هم ضمیمه ادارات خودشان بکنند/ معلم باید معیارها را بگوید و فریب این بازی های معطوف به منفعت را نخورد/ این توهین به معلم است که هرکس می خواهد پست بگیرد، چهار تا شعار الکی معیشتی بدهد و بگوید من سمج هستم و بودجه می گیرم و بین معلمان تقسیم می کنم/ اصلاح طلبی به معنای حل شدن در دولت همسو نیست/ پارسال زیرپای فانی را خالی کردند و حالا هم هر تشکل یا چند تشکل زیر پرچم یک مدیر رفته اند و کار در جامعه مدنی را رها کرده و مشغول لابی با نمایندگان مجلس و نجفی و جهانگیری و...  شده اند

آسیب شناسی رفتار مدیران آموزش و پرورش و مدیران ستادی چگونه معلمی را دوست دارند   بدون مقدمه !

حضور مدیران ستادی آموزش و پرورش  درگروه های تلگرامی ایراد اصولی  ندارد و اتفاقا یکی از نقاط قوت محسوب می شود به شرط اینکه آنها در اینجا از امتیاز و رانت ویژه ای برخوردار نباشند و مثل دیگر اعضا با آنها برخورد شود و خودشان هم شرایط برابر را بپذیرند.

مواظب باشیم مدیران ستادی گروه های تلگرامی را تبدیل به روابط عمومی خود و شعبه ای از ستاد نکنند. 

مدیران عادت کرده اند که از بالا معلمان را ببینند. تصورشان این است که با چهار تا تعریف سر معلمان را شیره می مالند، اما پشت سر در باره معلمان جوک می گویند. مدیران عادت به دیالوگ ندارند. اغلب فضای مجازی را هم تریبونی یک طرفه مثل سالن های سخنرانی فرض کرده و علاقه مندند که به عنوان متکلم وحده برای معلمان روضه بخوانند.

مدیران ستادی حاضر درگروه های تلگرامی اغلب در گفت و گوهای عمومی شرکت نمی کنند و با شرکت در گفت و گوی اختصاصی و غیر چالشی در فضای کنترل شده یکه تازی می کنند و  مثل سخنرانی های کلیشه ای و رسمی ، هندوانه زیربغل معلمان می گذارند.

بدتر از همه اینکه برخی مدیران از این فضا برای شناسایی و تهدید معلمان منتقد استفاده می کنند و نقش مکمل پلیس فتا را بازی می کنند. جند شب پیش یکی از مدیران در واکنش به فوروارد پستی از سوی یکی از دبیران منطقه 2 تهران در رابطه با لو رفتن سوالات بلافاصله نوشت که او  را به "مرجع قضایی معرفی کرده"  و یکی دیگر از همکاران را هم "تهدید" کرد. مدیران مثل ستاد با افراد پرسش گر برخورد حذفی دارند.
 
مدیران ارشد معلم را دوست دارند اما نه هر معلمی . معلمی که از آنها تعریف کند یا حداقل ساکت باشد و نقش سیاهی لشکر ( مثل معلمان حاضر در سالن های سخنرانی ) را بازی کند !

معلمی را دوست دارند که اگر سوال می کند سوال سخت نپرسد و مثلا نپرسد اگر تو ضد ایدئولوزی و طرفدار آموزش و پرورش عرفی (سکولار )  هستی در شورای معاونین وزارتخانه چه می کنی و با چه ترفندی به اینجا رسیده ای ؟

آسیب شناسی رفتار مدیران آموزش و پرورش و مدیران ستادی چگونه معلمی را دوست دارند   معلمی را دوست دارند  که از گندکاری های حوزه مدیریتی  آنها نپرسد و اجازه بدهد که کلی گویی کند.

معلمی را دوست دارند  که اگر رییس مثل جویندگان گنج گفت من منابع غیردولتی کشف می کنم،  نگوید قبل از تو دیگران گشتند و چنین گنجی نیافتند؟ مدیران ستادی می خواهند جامعه مدنی را هم ضمیمه ادارات خودشان بکنند . این خطرناک است. 

می خواهند به جای اینکه معلمان حول موضوعات  و مسایل آموزش و پرورش متمرکز شوند ، زیر علم این و آن سینه بزنند. یک عده زیر پرچم دانش ، عده ای زیر پرچم فلان عضو  شورای معاونان که علیه دانش می خواهد خروج کنند و عده ای زیر پرچم نجفی و .... خلاصه اینکه معلمان را تا حد پادو و سیاهی لشکر آدم های جاه طلب پایین بیاورند.

این خلاف شان معلم است. معلم باید معیارها را بگوید و فریب این بازی های معطوف به منفعت را نخورد. این توهین به معلم است که هرکس می خواهد پست بگیرد، چهار تا شعار الکی معیشتی بدهد و بگوید من سمج هستم و بودجه می گیرم و بین معلمان تقسیم می کنم !

تشکل ها متعلق به جامعه مدنی هستند فعالان معلمی صنفی و سیاسی باید در جامعه مدنی بمانند و تبدیل به دلال پست نشوند.

اصلاح طلبی به معنای حل شدن در دولت همسو نیست. این خطر است. همین 7-8 تا تشکل اصلاح طلب 4 سال پیش بعد از رای عدم اعتماد نجفی،  فانی را معرفی کردند.

پارسال زیرپای فانی را خالی کردند و حالا هم هر تشکل یا چند تشکل زیر پرچم یک مدیر رفته اند و کار در جامعه مدنی را رها کرده و مشغول لابی با نمایندگان مجلس و نجفی و جهانگیری و...  شده اند.

این کارها منطق مدنی ندارد. فرقی نمی کند طرفداران دانش و طرفداران دیگران مثل همند. در این میان دو دوزه بازی مدیران دانش آشتیانی که هم خدا را می خواهند و هم خرما را مشمئز کننده است. آنها هم زیرپوستی برای خود دنبال دسته هستند و در عین حال هم می کوشند اگر دانش ماند موقعیت خود را حفظ کنند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صدای معلم | کل مطالب...
ما را در سایت صدای معلم | کل مطالب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayemoallem بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 4:44