پرگویی و جاماندگی

ساخت وبلاگ

فرهنگ <strong>پرگویی</strong> در جامعه ایرانی

سال‌هاست یک سری حواشی ساده ذهنم را مشغول کرده‌است. این حاشیه‌ها شاید در نظر شما بسیار پیش‌ پا افتاده و حتی سخیف جلوه‌ کنند. اما هرچه می‌گذرد، تبعات و‌ نتایج همین امور به ظاهر پیش‌پا افتاده و ناقابل را در اموری بزرگتر می‌بینم و درمی‌یابم که:


سرِ چشمه بایدگرفتن به بیل ‏
‏ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل


‏….و اما چند نمونه از این امور ساده و قابل تأمل؛ که از بس پرتکرارند، به چشم و‌گوش کسی نمی‌آیند، لیک نتایج فاجعه‌آمیزشان در بسیاری‌جاها، از جمله زمین فوتبال نمایان می‌شوند:


ـ دقت کرده‌اید که تقریبا در تمام مشاهد مشرّفه و اماکن مقدسه و زیارتگاه‌ها، چه غوغایی از سر و صدا و پرگویی و هوارهوارکشی برپاست؟ آیا تا کنون در حرم امام‌رضا علیه‌السلام، مجال لحظه‌ای تمرکز و آرامش و سکوت یافته‌اید؟ یا این‌که باید مرتب به فریاد و فرمان صلوات این و‌ آن پاسخ دهید؟


‏ـ در نماز جماعات مساجد، تکبیرگویِ نماز پرگویی می‌کند. فرمان «الله‌اکبر» آغاز نماز را که می‌دهد، پشت سرش باید یادآوری کند که: «تکبیرة‌الاحرام!» و گاهی حتی به یاد نمازگزاران بیاورد که نماز ظهر است یا عصر. بعد از اتمام نماز نیز فردی از میان حاضران باید جماعت را یادآورَد که فلان تسبیحات را بخوانند.


ـ در هر ازدحامی، باید با داد و هوار فرمان صلوات داد، تا راه باز شود. نیز در هر دعوا و اختلافی چند نفر از چپ و راست می‌آیند و پرمی‌گویند و دخالت ناروا می‌کنند؛ نسخه نجات‌بخش هم فرمان به روبوسی و صلوات است، و‌ نه حل مشکل توسط فرد مشکل‌گشای کاردان.


ـ در هر اعزام به حجی، ساعت‌ها در کاروان‌ها آموزش می‌دهند، سفارش‌ها می‌کنند، تحذیرها و‌ هشدارها را روان می‌کنند و این آموزش‌ها و پرحرفی‌ها تا انتهای سفر همچنان جاری‌ست؛ در عین‌حال بی‌نظمی و پرگویی و ‌موقع و مکان‌ناشناسی در مراسم حج از سوی هموطنان ما چشمگیر و‌گاه مایه خجالت است؛ از بس پُر شنیده‌اند، پُر می‌گویند.


ـ مصاحبه‌های خیابانی و گذرگاهی صدا و سیمایی!:  قبل و حین و بعد از اعتکاف حتما باید احساس معتکف را بپرسند و مصاحبه‌شونده هم خود را ملزم می‌بیند تا ته احساسش را شرح دهد؛ مبادا مشغول‌ذمّه بینندگان بماند!

فرهنگ <strong>پرگویی</strong> در جامعه ایرانی
ـ در فوتبال، داور تا زمانی محترم است که بالای چشم ما ابرو نبیند و خم بر آن نیاورد، در غیر این‌‌ صورت، اگر هم در بازی جان سالم به‌در ببرد، پس از بازی خود و‌ جدّ و آبائش یا مورد حمله اینترنتی‌ست و یا محل بحث و فحص کارشناسان سیمایی! در زمین بازی بین‌المللی هم باید پرگویی و زیاده‌خواهی کنیم، وگرنه عادت نیکوی(!) پرگفتن و طلبکار عالم و آدم ‌بودن از یادمان می‌رود.


خواهید پرسید، موارد پیش‌گفته چه ارتباطی به آخری، یعنی فوتبال داشت؟ شاید هیچ ارتباطی نداشته ‌باشد و زنجیره معیوب حواشی ذهن نویسنده، رطب و یابس را به هم پیوند داده؛ لیک پرگویی غیرمسئولانه و عدم تربیت در چگونگی گفتار در زیارتگاه و‌ مسجد و مکه و منبر و‌ محراب و خیلی‌جاهای دیگر، به باج‌خواهی قلدرانه در زمین بازی جلوی چشمان میلیون‌ها انسان می‌انجامد.

فرهنگ <strong>پرگویی</strong> در جامعه ایرانی

اگر ژاپنی کم حرف می‌زند و پُر کار می‌کند، آن را در مدرسه و معبد و جامعه و محیط کارش آموخته؛ و اگر ما در حرم و مسجد و تاکسی و طواف کعبه و سعی صفا و‌ مروه پر می‌گوییم و کم فکر می‌کنیم، نیز در محیط تربیت مان آموخته‌ایم و یا نیاموخته‌ایم!‏

روزنامه اطلاعات

صدای معلم | کل مطالب...
ما را در سایت صدای معلم | کل مطالب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayemoallem بازدید : 160 تاريخ : جمعه 12 بهمن 1397 ساعت: 22:48