کردانیسم در جامعه ایرانی یک فرهنگ شده است ...من فکر می کنم و نقد می کنم ؛ پس هستم

ساخت وبلاگ

دقت که می کنی همانند زندگان ، مردگان نیز نیازمند عناوینی برای پیشوند اسامی خویش بر روی سنگ سرد بی روح روی قبر هستند/ راستی ما انسانها از درونمایه خود چرا احساس کمی می نماییم که به طور قراردادی متعهد شده ایم تا در یک کلمه کل حیثیت و معلومات خود را با یک عنوان یک کلمه ای به دیگران تبلیغ یا تحمیل یا تعلیم کنیم/ وقتی به هنگام معرفی خود تواضع به خرج نداده و خویشتن خویش را با عنوان دکتر فلانی یا مهندس بهمانی هستم ذکر می کنیم در واقع اعتماد به نفس لازم در حرکات و سکنات خود نداریم یا کمبودهای درونی خود را با این عناوین ، می پوشانیم یا بدان غنا می بخشیم./ سلام دکتر خوب هستید؟ آقای مهندس چطورید؟/ ما حرف حسابی برای گفت و گوی با یکدیگر نداریم. یا حرف های ما محتوی باارزش یا قابل استفاده ای ندارد.ما از توانایی های یکدیگر یا از زمان ، سود استفاده لازم را بهره مند نمی شویم/ عمق فاجعه وقتی تلخ تر است که میوه فروش محله یا هر کاسب دیگر شما را با این پیشوندها خطاب می کند تا هم بیشتر خرید کنید و هم گران بخرید/ ظاهر بینی و توجه به جلوه های ظاهری ،نبود تفکر معنایی و عمقی ، ارزش قائل نشدن به ذات ارزشمند انسانی ، هم مسیری با دیگران بدون اندیشه از عوامل و دلایل انتظار ذکر عناوین یا پیشوندهای ممتاز جامعه توسط دیگران است...

<a href=کردانیسم و مدرک گرایی در جامعه ایرانی" />  وقتی گذرت بر سر کوی یار می افتد تنها تصورت جدایی و دوری ات از اوست . دوری از پدر . از مادر و از.....
دقت که می کنی همانند زندگان ، مردگان نیز نیازمند عناوینی برای پیشوند اسامی خویش بر روی سنگ سرد بی روح روی قبر هستند.
الحاج یا الحاجیه ........ کربلائی ......دکتر ... مهندس.... سرهنگ .... و.....
حال تنها در این هم باقی نمی ماند تضاد طبقاتی و شکاف مابین آنها را نیز در قبرستانهای خود رواج می دهیم با تفاوت در قیمت قبر نسبت به محیط یا با خانه های ! کوچک برای گورستانهای خانوادگی یا فامیلی . با قیمت سنگ و با نوشته های روی آن که گفته شد. پس کجا رفت باور مذهبی که به جز کفن چیزی با خود بعد فوت نمی بریم. میراث برتری خود از لحاظ مالی و مدرک یا عناوین زیارتی را نیز در وادیان رحمت فریاد می زنیم.

راستی ما انسانها از درونمایه خود چرا احساس کمی می نماییم که به طور قراردادی متعهد شده ایم تا در یک کلمه کل حیثیت و معلومات خود را با یک عنوان یک کلمه ای به دیگران تبلیغ یا تحمیل یا تعلیم کنیم؟
وقتی به هنگام معرفی خود تواضع به خرج نداده و خویشتن خویش را با عنوان دکتر فلانی یا مهندس بهمانی هستم ذکر می کنیم در واقع اعتماد به نفس لازم در حرکات و سکنات خود نداریم یا کمبودهای درونی خود را با این عناوین ، می پوشانیم یا بدان غنا می بخشیم.
در محافل رسمی و غیر رسمی با خطاب یکدیگر تحت القاب تخصصی ، به اعلام ماهیت خویش مبنی بر خردمندی و توانمندی و مخصوص بودن داریم. سلام دکتر خوب هستید؟ آقای مهندس چطورید؟

آدمی وقتی حرف های مفیدی برای زدن ندارد از آب و هوا سخن می گوید.

کردانیسم و مدرک گرایی در جامعه ایرانی

ما در تعامل اجتماعی برای تبادل اطلاعات نمی کوشیم . ما در این روابط سعی بر یادآوری موقعیت ممتاز خود به همکاران یا زیردستان یا .... داریم. ما حرف حسابی برای گفت و گوی با یکدیگر نداریم. یا حرف های ما محتوی باارزش یا قابل استفاده ای ندارد.ما از توانایی های یکدیگر یا از زمان ، سود استفاده لازم را بهره مند نمی شویم.

مصبیت وقتی فاجعه آمیزتر است که فرزند یا همسر یا عروس و داماد و پدر و مادر زن یا مرد را نیز با پیشوند معرفی می کنیم یا در زندگی خصوصی خود خطاب می کنیم.

گاه چنان خانم دکتر می گوئیم که تصور می شود طرف دکتری دارد اما بعد متوجه می شوی که ایشان دیپلم و همسرشان دکترند.
بشر بدین طریق نقصان خود را پوشش زیرکانه ای می دهد و عادت به وجود آمده نسل به نسل و سینه به سینه منتقل می شود و در گذر زمان قدری تأمل یا تفکر به ماهیت مسأله صورت نمی گیرد یعنی جزئی از فرهنگ عمومی جامعه گردیده است، انگاره ای که اجتناب ناپذیر است.
برای همین رواج مدرک و مدرک گرایی در چنین جامعه ای امری طبیعی است. یعنی برای این مقوله پذیرش اجتماعی Social Accountability وجود دارد یعنی حرف زدن و رفتار کردن مطابق انتظارات دیگران .

کردانیسم و مدرک گرایی در جامعه ایرانی  وقتی همه او را مهندس خطاب می کنند شما خجالت می کشید او را حسن آقا بخوانید. جالب تر این که این پیشوندها گاه به مشد حسین بقال یا شاطر یداله محله یا ... نیز به تعارف یا طنز یا تمسخر عامیانه خطاب می شود.
عمق فاجعه وقتی تلخ تر است که میوه فروش محله یا هر کاسب دیگر شما را با این پیشوندها خطاب می کند تا هم بیشتر خرید کنید و هم گران بخرید. هم مردان و هم زنان را چنین صدا می زنند :

بفرمایید خانم دکتر ، اجازه بدهید برای شما بهترین را بدهم . یعنی بیسواد یا کم سواد جامعه نیز از ما با عناوینی که داریم یا دوست داریم بشنویم یا داشته باشیم بهره کشی لازم را می برد.

ظاهر بینی و توجه به جلوه های ظاهری ،نبود تفکر معنایی و عمقی ، ارزش قائل نشدن به ذات ارزشمند انسانی ، هم مسیری با دیگران بدون اندیشه از عوامل و دلایل انتظار ذکر عناوین یا پیشوندهای ممتاز جامعه توسط دیگران است.

واقعا چه اشکالی دارد که گاه برخلاف مسیر آب حرکت کنیم ؟ خلاف مسیری که مشکلی در نظم جامعه به وجود نمی آورد. چرا شهامت نداریم که فقط بگوییم : ........ ......... هستم.

خوش به سعادت انسانهایی که از درون پر و از بیرون ساده و متواضع اند. درخت هر چه پر بارتر سر به زیرتر ...


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صدای معلم | کل مطالب...
ما را در سایت صدای معلم | کل مطالب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayemoallem بازدید : 187 تاريخ : شنبه 23 دی 1396 ساعت: 12:14